سید محمدحسین طباطبایی
سید محمدحسین طباطبایی (زادهٔ ۱۲۸۱ در تبریز – درگذشتهٔ ۲۵ آبان ۱۳۶۰ در قم) مشهور به علامه طباطبایی، فقیه، فیلسوف، عارف، مفسر بزرگ شیعه و از برجستهترین اندیشمندان معاصر ایران بود. وی بهویژه با نگارش تفسیر المیزان شناخته میشود که از مهمترین تفاسیر قرآن در دوران معاصر بهشمار میرود. علاوه بر آن، آثاری همچون بدایة الحکمة، نهایة الحکمة و اصول فلسفه و روش رئالیسم از جمله تألیفات او هستند که نقش بنیادینی در نظام فلسفهٔ اسلامی معاصر ایفا کردهاند.
علامه طباطبایی در تبریز زاده شد و تحصیلات مقدماتی خود را در علوم دینی، ادبیات فارسی و عربی آغاز کرد، او سپس برای ادامهٔ تحصیل به نجف رفت و در طول یک دهه اقامت در این شهر از محضر استادانی چون میرزای نائینی، محمدحسین غروی اصفهانی و سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسین بادکوبهای، سید علی قاضی طباطبایی و سید ابوالقاسم خوانساری بهره برد. او پس از بازگشت به تبریز مدتی به تدریس پرداخت و سپس به حوزه علمیه قم هجرت کرد. از آن پس تدریس فلسفه، تفسیر قرآن و آثار مهم فلسفی مانند شفای ابنسینا و اسفار اربعهی صدرالمتألهین شیرازی در حوزهٔ قم را آغاز نمود. در همین دوره بود که بسیاری از شاگردان برجستهٔ او پرورش یافتند.
سید محمدحسین طباطبایی شاگردان متعددی را تربیت کرد که مرتضی مطهری، محمدتقی مصباح یزدی، حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی و ناصر مکارم شیرازی از جمله آنان بودند. این شاگردان بعدها نقش مهمی در گسترش اندیشههای دینی، فلسفی و اجتماعی در ایران معاصر ایفا کردند.
وی همچنین جلسات علمی و فلسفی مهمی با هانری کربن، فیلسوف و اسلامشناس فرانسوی برگزار کرد. این نشستها که با حضور برخی اندیشمندان ایرانی همچون سید حسین نصر، سید جلالالدین آشتیانی و غلامحسین ابراهیمی دینانی نیز همراه بود، تأثیر چشمگیری در معرفی تشیع به محافل دانشگاهی اروپا داشت.
علامه طباطبایی تا پایان عمر خود به تدریس، تألیف و تربیت شاگردان ادامه داد. او در ۲۵ آبان ۱۳۶۰ در قم درگذشت و در حرم فاطمه معصومه به خاک سپرده شد. آثار و اندیشههای او همچنان یکی از منابع اصلی مطالعات فلسفه اسلامی، تفسیر و عرفان در ایران و جهان اسلام به شمار میرود.


زندگینامه
براساس زندگینامه خودنوشت علامه طباطبایی، او در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شده است؛[۱] اما در کتاب «الطباطبائی و منهجه فی تفسیره المیزان» دستخطی به او منسوب است که در آن تولدش ۲۶ اسفند سال ۱۲۸۲ ذکر شده است.[۲] سید محمدحسین حسینی تهرانی، از شاگردان علامه طباطبائی، تولد او را ۲۹ ذیالقعده سال ۱۳۲۱قمری میداند.[۳]
اجداد پدری وی از سادات حسنی بوده و نسل او از طریق پدر به ابراهیم بن اسماعیل دیباج بن حسن مثنی فرزند امام حسن(ع) میرسد.[۴] و از طرف مادر نیز از اولاد امام حسین(ع) بود.[۵] تا ۱۴ پشت او همگی دانشمند و عالم بودند.[۶] سید محمدحسین، در ۵ سالگی، مادر و در ۹ سالگی پدرش را از دست داد.[۷]
برادر کوچکتر او معروف به سید محمدحسن الهی (درگذشت: ۱۳۴۷)، عارف و فیلسوف بود.[۸]
زیست علمی
سید محمدحسین طباطبایی پس از فراگیری مقدمات علوم دینی، مسیر علمی خود را با آموزش قرآن آغاز کرد؛ آموزشی که در شیوهٔ درسی آن روزگار پیش از هر علم دیگری تدریس میشد. او طی شش سال (۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶) علاوه بر قرائت قرآن، آثار ادبی همچون گلستان و بوستان سعدی را فراگرفت.[۹] سپس برای ادامهٔ تحصیل وارد مدرسهٔ طالبیه تبریز شد و در آنجا به تحصیل ادبیات عرب، علوم نقلی، فقه و اصول پرداخت.[۱۰] او همچنین به یادگیری خطاطی و فنون خوشنویسی زیر نظر میرزا علینقی پرداخت.[۱۱]
وی در سال ۱۳۰۴ به همراه برادرش عازم نجف شد و تا ۱۳۱۴ در آن شهر به تحصیل علوم حوزوی پرداخت.[۱۲] طباطبایی در این دوره علوم مختلفی را نزد استادان برجسته فراگرفت:
- فقه و اصول نزد میرزای نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی و سید ابوالحسن اصفهانی؛
- علم رجال نزد سید محمد حجت کوهکمری؛
- فلسفه نزد سید حسین بادکوبهای؛
- ریاضیات و هندسه نزد سید ابوالقاسم خوانساری؛
- اخلاق و عرفان نزد سید علی قاضی طباطبایی.
طباطبایی در سال ۱۳۱۴ به تبریز بازگشت[۱۳] و در سال ۱۳۲۵ به قم هجرت کرد.[۱۴] او در حوزهٔ علمیه قم به تدریس تفسیر و فلسفه پرداخت و آثار مهمی همچون شفاء و اسفار را در دروس خود تدریس کرد.[۱۵]
از دیگر فعالیتهای او، برگزاری جلسات علمی، فلسفی و عرفانی در تهران بود[۱۶] که با حضور شخصیتهایی همچون هانری کربن، سید حسین نصر، سید جلالالدین آشتیانی، مرتضی مطهری و غلامحسین ابراهیمی دینانی برگزار میشد.[۱۷]
شاگردان
- سید عزالدین حسینی زنجانی
- مرتضی مطهری
- عبدالله جوادی آملی
- محمد فاضل لنکرانی
- حسینعلی منتظری
- نعمتالله صالحی نجفآبادی[۱۸]
- سید موسی شبیری زنجانی
- محمدتقی مصباح یزدی
- جعفر سبحانی
- غلامحسین ابراهیمی دینانی
- حسن حسنزاده آملی
- سید محمدحسین حسینی تهرانی معروف به علامه طهرانی
- سید علی حسینی خامنهای
- ابراهیم امینی
- سید جلالالدین آشتیانی
- ناصر مکارم شیرازی
- احمد احمدی
- سید حسن طاهری خرمآبادی
- علی قدوسی
- علیاکبر غفاری [۱۹]
- محمد محمدی گیلانی
- یحیی انصاری شیرازی
- سید محمد حسینی بهشتی
- محمد مفتح
- محمدجواد باهنر
- سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
- حسین نوری همدانی
- ابوطالب تجلیل
- امام موسی صدر
- محمد شجاعی زنجانی
- سید محمدباقر موحد ابطحی
- سید محمدعلی موحد ابطحی
- سید مهدی روحانی
- علی احمدی میانجی
- عباس ایزدی
- محمد صادقی تهرانی
- عزیزالله خوشوقت
- علی سعادتپرور.[۲۰]
- احمد بهشتی
آثار
از سید محمدحسین طباطبایی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله به جا مانده است. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی|مرکز تحقیقات نور مجموعه آثار او را در قالب نرم افزار آثار علامه طباطبایی منتشر کرده است. [۲۱]بخشی از آثار او بدین قرار است:
- المیزان فی تفسیر القرآن
- اصول فلسفه و روش رئالیسم
- شیعه در اسلام
- سنن النبی (ص)
- اسفار صدرالدین شیرازی
- بدایة الحکمه
- نهایة الحکمه
- شيعه: مجموعه مذاكرات با هانری کربن
- رسالت تشيع در دنياى امروز(بخش دوم مذاكرات با هانری کربن)
- کفایة الاصول
- رساله در حکومت اسلام
- رساله در قوه و فعل
- رساله در اثبات ذات
- رساله در صفات
- رساله در افعال
- رساله در وسائط
- الانسان قبل الدنیا
- الانسان فی الدنیا
- الانسان بعد الدنیا
- رساله در نبوت
- رساله در ولایت
- رساله در مشتقات
- رساله در برهان
- رساله در مغالطه
- رساله در تحلیل
- رساله در ترکیب
- رساله در اعتباریات
- رساله در نبوت و مَنامات
- منظومه در رسم خط نستعلیق
- علی و الفلسفة الالهیه (به فارسی ترجمه شده است)
- قرآن در اسلام
- نسبنامه خاندان طباطبایی (اولاد امیر سراجالدین عبدالوهاب)
- مقالات متعددی که در نشریات گوناگون مانند مکتب تشیع و درسهایی از مکتب اسلام و راهنمای کتاب و... به انتشار رسیده است.[۲۲]
آراء و اندیشهها
- تفسیر قرآن به قرآن و بینیازی فهم قرآن از حدیث؛ طباطبایی معتقد است فهم قرآن خودبسنده است و برای فهم قرآن نیازی به روایات نیست. [۲۳] و بلکه قرآن است که معیار ارزشگذاری روایات دانسته شده است. [۲۴] همچنین بنا بر پژوهشی در آثار طباطبایی از نظر او زبان قرآن، هر چند زبان عرف و عقلاء است ولی تفاوتهایی با زبان عرفی دارد. در واقع زبان قرآن زبان عرفی خاصی است که هر چند برای فهم آن باید از قواعد فهم عرفی استفاده کرد، ولی تکیه بر قواعد عرفی معمولی برای فهم آن کافی نیست.[۲۵]
- حکومت اسلامی علامه حکومت پیشنهادی اسلام بر جامعه را حکومت انسانی و فطری میداند که حقوق فرد و جامعه و ضعیفان و ناتوان ها وقوی وضعیف ومرد وزن و... و تمام اصناف و طبقات درآن رعایت شود، نه حکومت استبدادی فردی ونه حکوت اکثریت(نصف +یک )که در آن حقوق (نصف+ یک) که اقلیت محسوب می شوند ضایع میشود.او معتقد است که حکومت اسلامی در واقع همان حکومت انسانی است که معیارش احترام به حقوق همه افراد است، نه فقط احترام به یک فرد و یا اکثریت. [۲۶]
- فیلسوف نوصدرایی؛ برخی پژوهشگران با تکیه بر اندیشههای طباطبایی او را فیلسوفی میدانند که هرچند در مکتب ملاصدرا قرار میگیرد ولی به دلیل ابتکارات خود باید او را به نوعی مؤسس مکتبی به نام فلسفه نوصدرایی دانست. [۲۷] همایون همتی پژوهشگر فلسفه و عرفان، نوآوریهای طباطبایی را دستکم در ده حوزه معرفتی بر میشمرد [۲۸]که مهمترین تحول او در فلسفه صدرایی در عرصه معرفتشناسی است. [۲۹]
- نظریه ادراکات اعتباری؛ نظریه ادراکات اعتباری را نیز از ابتکارات طباطبایی دانستهاند[۳۰] که بر اساس آن او تلاش میکند گزارهای اخلاقی را توجیه و تبیین کند.[۳۱]
- ولایت عمومی شهروندان. برخی نویسندگان بر این باورند که طباطبایی بر اساس آنچه در آثار خود نگاشته است در حوزه سیاسی نظریه ولایت عمومی شهروندان را قبول دارد. [۳۲]
- عالم ذر؛ طباطبایی معتقد است پیمانی که در عالم ذر از انسانها گرفته شده مربوط به صورت ملکوتی انسان بوده و در واقع در عالم مثال است. البته در این مرتبه انسانها تشخص فردی دارند و این پیمان در فطرت و وجود همه انسانها به ودیعه نهاده شده است. [۳۳] طباطبایی معتقد است چنان نیست که قبل از خلقت انسانها عالم دیگری قبل از این عالم ماده وجود داشته باشد. [۳۴] جوادی آملی در کتاب فطرت در قرآن نقدهایی بر نظریه طباطبایی وارد کرده است. [۳۵]
- جهاد: به باور طباطبایی هدف از جهاد در اسلام کشور گشایی نیست بلکه هدف، توسعه سلطه دین و تأمین مصالح دنیا وآخرت مردمان است. [۳۶]
- آزادی: علامه مرز آزادی فردی انسان را محدود به مزاحمت نداشتن با آزادی و حقوق دیگران میداند و در اجتماع نیز آزادی او را محدود به رعایت مصالح اجتماعی و عمومی میداند. وی هم چنان امر به معروف و نهی از منکر را در صورتی که براساس خیرخواهی و رعایت مصالح اجتماعی و عمومی باشد محدود کننده آزادی های فردیای میداند که با مصالح عمومی ناسازگار هستند.[۳۷]
- چندهمسری: علامه چند همسری را مختص به مردانی میداند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود و خانوادهاشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذتجویی میدانند براین باور است که تنها حق گرفتن یک همسر دارند و شاید همین حق را هم نداشته باشند. [۳۸]
- فقه: :علامه طباطبایی دین را مجموعهای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد و انتظار نتیجه مطلوب داشت. [۳۹] و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته [۴۰]و براین اساس فقه را هم بدون اخلاق مانند جسدی بدون روح می داند و پای بندی به ظاهر احکام فقهی بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی را در واقع مرگ دین و نابودی دین سعادت انسانی برشمرده است. [۴۱]
- سال قمری: علامه معیار سال را در قرآن سال قمری و آن را سال معتبر در شریعت اسلام می داند. [۴۲]
درگذشت
طباطبائی در ۲۵ آبان سال ۱۳۶۰ از دنیا رفت.[۴۳] برابر با جنازهاش، فردای آن روز از مسجد امام حسن عسکری تا حرم حضرت معصومه(س)، تشییع شد. آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی، از مراجع تقلید شیعه، بر پیکرش نماز خواند و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۴۴]
همایش ملی نکوداشت علامه طباطبایی
همایش ملی نکوداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی با عنوان «مهر دلدارها» روز چهارشنبه سیام آبانماه ۱۴۰۳ در محل تالار پتروشیمی تبریز با سخنرانی آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی و با حضور فضلای حوزه علمیه تهران و قم و اهالی فضل و فرهنگ تبریز برگزار شد.
پانویس
- ↑ طباطبایی، «زندگی من»، ص۳۹.
- ↑ اوسی، الطباطبائی و منهجه فی تفسیره المیزان، ۱۴۰۵ق، ص۳۹.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۲۵.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۳۲.
- ↑ شمس، سیری در سیره علمی و عملی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان، ۱۳۸۷ش، ص۴۲.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۳۵.
- ↑ طباطبایی، «زندگی من»، ص۳۹؛ طباطبائی، بررسیهای اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۹.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۳۷-۴۰.
- ↑ طباطبائی، بررسیهای اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۹.
- ↑ غیاثی کرمانی، «اقیانوس حکمت: زندگینامهٔ علامه سید محمدحسین طباطبائی»، ص۸۰ و ۸۱.
- ↑ تاجدینی، یادها و یادگارها، ۱۳۷۴ش، ص۱۰ و ۱۱.
- ↑ غیاثی کرمانی، «اقیانوس حکمت: زندگینامهٔ علامه سید محمدحسین طباطبائی»، ص۸۱ و ۸۲.
- ↑ غیاثی کرمانی، «اقیانوس حکمت: زندگینامهٔ علامه سید محمدحسین طباطبائی»، ص۸۲.
- ↑ تاجدینی، یادها و یادگارها، ۱۳۷۴ش، ص۱۱.
- ↑ طباطبائی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۳.
- ↑ طباطبائی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۳.
- ↑ «انقلابیونی که خوش نداشتند علامه طباطبایی با هانری کربن دیدار کند».
- ↑ فراتی، روحانیت و تجدد، ص۴۱۷
- ↑ استاد علی اکبر غفاری احیاگر میراثی از تشیع»، ص۳-۱۰.
- ↑ شمس، سیره علمی و علمی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۹.
- ↑ «مجموعه آثار علامه طباطبایی قدس سره». دریافتشده در ۲۱ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۵-۱۷؛ حسنزاده آملی، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، ص۱۸و۱۹.
- ↑ طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۸-۸۰؛ وکیلی، علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن، ص۱۲۴.
- ↑ گلی و زارعی، عرضه روایات بر آیات قرآن از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ص۸۱
- ↑ جعفرنژاد، زبان قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی در المیزان، ص۱۲۳.
- ↑ طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۱۱۵.
- ↑ رشاد، گفتمان فلسفی نوصدرایی، ص۴۰۹-۴۱۱.
- ↑ همتی، طباطبایی بنیانگذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- ↑ علیزاده، علامه طباطبایی: فیلسوفی نوصدرایی، ص۲۹.
- ↑ جعفری ولنی، استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، ص۷۳؛ بنیاسدی، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق، ص۴۹.
- ↑ همتی، طباطبایی بنیانگذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- ↑ عبدالله، حکومت سعادتگرا در اندیشه سیاسی علامه طباطبایی، ص۷۴؛ سروش محلاتی، تقریر نظریه علامه طباطبایی در باب ولایت عمومی شهروندان.
- ↑ غفاری و حکیمزاده، بررسی میان رأی ملاصدرا و علامه طباطبایی در عالم ذر، ص۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ فاکر، ریاحی و حدیدی، تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره عالم ذر در تفسیر میثاق، ص۶۹.
- ↑ جوادی آملی، فطرت در قرآن، ۱۳۷۹ش، ص١٢٩-١٣۵؛ حبیبی و مشکی، مقایسه نظرات ملاصدرا، علامه طباطبایی و آیت آلله جوادی آملی درباره عالم ذر، ص۱۱۸-۱۲۴.
- ↑ طباطبایی، المیزن، ۱۳۹۳ق، ج۲۷ ص۲۸۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۱۰، ص۳۷۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.
- ↑ طباطبایی،الميزان في تفسير القرآن، ج۲، ص ۲۳۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۲۷۶؛ ج۲، ص۵۶.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.